"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد
"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد

سلوک


و رخ میگردانید طرف او با طنزی در نگاه و لبخندی کناره لب ها و میگفت:«مطمئنم اگر ناچار بودی بین من و سیگار یکی را انتخاب کنی، سیگار اول میشد!» و مرد با چهره ای که یقین داشت زمختی پوسته درخت را به یاد می اورد، برمیگشت و فقط نگاهش میکرد، به چهره اش و سپس به مردمک کبود چشم ها...و لحظه ای همانجور میماند و دل نمیخواست نگاه از او برگیرد اگر فرمان اتومبیل به دستش نبود و ناچار نبود مقابل رویش را نگاه کند. او میفهمید، جزیی ترین حالت ها و گذراترین آنات مرد را عمیقا حس میکرد و میفهمید. پس، دست میگذاشت بر پشت دست قیس و آرام می فشردش.


پ.ن: بخشی از کتاب سلوک، نوشته محمود دولت آبادی



مقصد زندگی

 

زندگی گذرا بوده و هست و مانند رودی است که هیچ وقت از جریان نمی ایستد. حتی اگر غم و غصه ها قلب انسان را تسخیر کنند و شلاخ های مشقت و رنج بر روح انسان فرود بیاینند و یا انسان از خوشی پر در اورد و طمع ملس شادی را زیر زبانش مزه مزه کند.

زندگی فقط جریان خشک و گذرنده زمان نیست، زندگی جریان افراد، تجربه ها، علاقه ها، قوانین جاذبه و ... است. زندگی فهم چهره افراد است.

به قول جبران خلیل جبران:« زندگی هر کسی با زندگی دیگران فرق دارد، پس به اندازه همه افراد زندگی وجود دارد.» پس نیازی نیست که به اندازه تمام انسان ها زندگی کنی.همین که به اندازه خود سهمی برداری کافیست.

در میان زندگی پس مرگ چیست؟ مرگ همان زندگی است. زندگی عاشق مرگ است شاید به همین دلیل است که همواره به دنبال ان میدود و همواره تلاش میکند که به این منزل جاودان برسد.هراس از مرگ یعنی گریزان بودن از زندگی کردن. به قول سهراب«زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ»

زنگی تنها زمانی از حرکت می ایستد که  بخواهد به مرگ خوشامد بگوید. پس تا وقتی که جلوی تو را نگرفته اند.


پ.ن: این انشای سه سال پیشم بود که امروز داشتم میخوندمش بعضی جاهاشو تغییر دادم.

واقعا طرز فکرم و این حجم از مثبیت نگری خودمو خیلی متعجب کرده.  من واقعا  مرگ رومقصد نهایی زندگی میدیدم اما الان به نظر بیشترین هدف زندگی زجر کش کردن ماست.

آتالار سؤزو

 

کیشی توپوردوگونی یالاماز

معنی:مرد، تفی که انداخته زمین رو قورتش نمیده.

 

انصاف قانونلارین آناسیدیر!

معنی: انصاف مادر قانون هاست.

 

کور آتین آخساق نالبندی اولار.

معنی: نعل اسب کور همیشه شل میشه

مصداق در فارسی: هر چی سنگه مال پای لنگه.

 

کورون ایسته دیگی بیر گؤز/ ایکی گؤز اولسا­­­­، نه سؤز؟

معنی: کور از خدا یه چشم میخواد. ایا اگه دو تا چشم هم باشه حرفی باقی میمونه؟

 

یامان آرواد دئینگین اولار.

زن بد همیشه غرولند میکنه1.

 

یئرسیز گولمکدن، یئرلی آغلاماق یاخشیدیر.

معنی: گریه به جا بهتر از خنده بی جا است.

 

 

پ.ن: 1- صرفا جهت اطلاع خانم هایی که مرتبا غر میزنند.

ترجمه ها از خودمه و ضرب المثل ها توسط ابوالقاسم حسین زاده گرد اوری شده.

آخر دنیا

 

آخر دنیا کجاست؟

آخر دنیا  شاید جایی است که مردان میتوانند بی مهابا اشک بریزند و همدیگر را به آغوش بکشند و زنان میتوانند به راحتی مو های خود را با امنیت به دست باد بسپارند و تن خود را به افتاب نشان دهد و در این میان سیگاری بین انگشتان کشیده لاک خورده خود دود کنند و با رقص پا به خرید بپردازند بدون آنکه از بازوی مردی آویزان باشند. اخر دنیا شاید جایی است که  در کوچه پس کوچه های مغز سهراب سپهری بتوان بی ترس و ننگ با زن زیر باران خوابید و یا شاید سرزمینی است که کودک مغز به راحتی فلسفه قطورعقل را میفهمد، بدون اینکه کلاه از سرش بیفتد. آخر دنیا شاید جایی است که در خیابان هایش دیگر کودکان شعر و گل نمیفروشند. گلدان های خالی از آفتاب لذت میبرند وبوسه های عمیق مرد ها به جای نشستن بر روی لب های معشوقه ها بر روی لب ها و تن همسرهایشان مهر میشود.

آخر دنیا شاید جایی است که قصاب هایش، نا امیدی و استیصال را سلاخی میکنند و گل فروش ها لبخند را با تزئین کاغذ های رنگی، ارزان میفروشند و گل ها زیر پا لگد مال نمیشوند.

اخر دنیا واقعا کجاست؟ کنج کافه دود الود و شلوغ ذهن من و تو یا در درون کتابی که مرد ژنده پوش در انتهایی ترین قسمت کتابخانه خلوت میخواند یا در...

آخر دنیای شما کجاست؟