"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد
"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد

گربه صفت


لطف زیاد به ادم ها انها را هار میکند. همانند گاوان وحشی که پارچه قرمز میبینند. لطف بیش از حد به کسی او را متشکر تر نمیکند بلکه او را پاچه دریده تر میکند.
هر آدمی مانند لیوان ظرفیتی دارد، اگر بیش از وجودش در ان اب بریزی سر ریز میشود و اب را بر روی گل های قالی-گل هایی که هیچوقت به شکوه نمیرسند- سرازیر میکند.
لطف بیش از حد تو به انسان های بیظرفیت احساس خدا بودن انها را به نهایت اوج خود میرساند و آنها به تو وظیفه خطیر لطف کردن بی جیره و مواجب را محول میکنند.
بزرگترین خدمتی که شما میتوانید به خود کنید حذف این ادم ها از زندگیتان است. انها فقط شما را به فردی تبدیل میکنند که فقط دستان نصفه نیمه دارند.زیرا دستان عسلی شان را تا هر کجا که در دهن این سگ های هار کرده اند، فقط دست های تکه تکه و گاز زده تحویل گرفته اند.



پ.ن:امان از این آدم های گربه صفت.


حماقت آدم


آدم از همان اول احمق بود. پیروی از یک اشتباه به بهانه عشق حماقت است. من اگر جای ادم بودم وقتی دست حوا می رفت تا گونه سرخ سیب ممنوعه را به طمع مزه، نوازش کند حتی اگر در بهشت هم بودم ظلم را بر او روا می داشتم و بر سرش نعره می زدم و قلبش را همانند آینه زنگار بسته به هزاران تکه تقسیم شود. ستم کردن به حوا در بهشت از آفریدن نسل مفلوک و بدبختی که در جهنمی به نام دنیا همانند کرم های بی سر و ته در دنیای تونل مانند تاریک خود می لولند بهتر است.

برای انسان کردن آدم خدا امتحان سنگینی را برای این موجودات تازه تراشیده شده، انتخاب کرد که ما حال برای بی شعوری این دانش آموز تاوان می دهیم.   

 

پ.ن: من بد آورده ی دنیای پر از بیم و امید / نامه دادم نخورید سیب ولی دیر رسید(علیرضا آذر)                         
اوضاعی که من می بینم مجازات خوردن یک سیب نیست، این وضع حاصل غارت یک باغ  بود.(حسین پناهی)