ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
موی بافته شده زیباست. درمیان تارو پود این رشته های نرم اثر انگشت مردی است که زنی را ناشیانه دوست دارد. میتواند در میان این موها رد قصه های مادری باشد که دخترکش را دارد با لطافت نصیحت میکند. یا میتواند اثر هنری باشد که دخترکی تنها در مقابل اینه با چشمان غمگینی خلق کرد است.
موی بافته میتواند تظاهر یک زن به حال خوب باشد. بافتن مو میتواند گریز از حرکت پنجه های کسی در میان مو ها باشد. میتواند فرار از یک شکنجه باشد. کسی که مو را لمس میکند لذت میبرد اما امان از زنی که برای رهایی از این نوازش ها پناه به بافتن موهایش ببرد. این زن وقتی خسته شود مطمئنم که موهایش را خواهد زد.
حالا که فکر میکنم موی بافته شده نماد بی پناهی است. بی پناهی زنی که دارد به هر ریسمانی چنگ میزند تا از لحظات خفگان اوری که دیگران نامش را عاشقانه نامیده اند رهایی یابد. موی بافته حالا دیگر زیبا نیست. موی بافته نام دیگر زندان است. از تمام موهای بافته شده متنفرم.
پ.ن: گلدوزی از خودمه اما طرحش رو از یه جای دیگه برداشتم.