"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد
"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد

زوال زمان


به انتهای شب می اندیشم جایی که ستاره ها چشمانشان بسته میشود و شب هم به خواب میرود و رویا های صبح گاهی تمام میشوند. من به زمانی که میرود می اندیشم به شبنم صبحگاهی که بخار میشود و به ته مانده های قهوه در کف فنجان و به هر چیزی که تمام میشود.
امیدها دارند رو به زوال میروند و آینده تار و خاکستری جلوه میکند و روح فرسوده است. اینجا همه چیز بوی کهنگی میدهد. اینجا انتهایی ترین نقطه است. بوی دلمردگی می اید. انگار کسی اینجا دارد تمام میشود.

پ.ن: توی جریان سهمگین وهم از اینده، حال رو از دست میدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد