"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد
"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد

صورتک

برف ها آب شده اند و از کینه آب ها یخ بسته اند. باید ارام رفت وگرنه زمین خورده و میشکنیم. بخصوص من که شکننده ترین موجود جهان هستم. نه اینکه آدم خوب داستان باشم یا شخصیت مظلوم، نه اصلا فقط انسان ها در مقابل ظلمی که به آنها می شود دچار دلشکستگی شدید تری می شوند اما این حس باعث نمی شود که آنها ظالم نباشند. من نیز هیولایی ترسناک تر هستم. با مظلوم نمایی و مهربانی  گرگی در لباس میش.

با هر کلمه ای ممکن است ساعت ها نقطه ای را با چشمانم سوراخ کنم. ممکن است در حینی که کسی را میبوسم چینی از نفرت به بینی ام بدهم. به اتفاق هایی که هرگز اتفاق نمی افتند فکر کنم و گریه کنم. مرگ عزیزانم را به تصویر بکشم. بخاطر ناراحتی عمیق که دارم نسبت به اطرافیانم بی حس شوم. با دیدن بچه گربه ای که غذایش را گربه دیگر میخورد گریه کنم. با عشق گلدان های فنچول بخرم با گل ها ریز. کتاب  هایم را با کمال عشق بچینم و عشق شاملو به آیدا را خاص بنامم. تمام این ها منم. همین احساسات در تضاد و تو در تو. همه این صورتک های زشت و خوب منم. 

گاهی چنان از خودم متنفر می شوم که صورتم در عکس ها مضحک ترین چهره برایم نمایش داده می شود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد