"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد
"مرغآمین"

"مرغآمین"

فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا ابد شنیده خواهد شد

پیچیدن کلمات

از ادم ها و حرف زدن با انها که به تنگ می ایم به اینجا پناه می اورم. از خواب و حرف و شنیدن که سیر میشوم دستم قلم میشود و مینویسم. این روز ها ساده مینویسم. خبری از ارایه و تشبیه و تلمیح نیست. گویا دیگر مغزم حوصله پیچاندن کلمات را ندارد. شاید هم ان فراغت ذهن را برای بازی با کلمات دیگر ندارم. 

دیگر نه به فکر من دیگر در جهان دیگر هستم نه به عشق مسخره ادم به حوا و نه هیچ چیز دیگر. الان فقط در خلا هستم. جایی بین زمین و اسمان

انگار دیگر از ان خودم نیستم

دلم برای من گذشته تنگ شده 

تنگ که نه حسرت من گذشته را دارم


نظرات 1 + ارسال نظر
Sattar دوشنبه 30 فروردین 1400 ساعت 22:09

گاهی پیش میاد دلمون برا گذشته تنگ میشه،میدونی چرا اشی مشی؟
چون حال و آینده چنگی به دل نمیزنه
چون چندتا از حداقل ها رو توی گذشته لمس کردیم که دیگه حالا و فردا نه امکانش هست،نه شرایطش و نه حتی اهلش...

هوم
راس میگی که حال و اینده چنگی به دل نمیزنه.
کجایی؟
یکی دو روز نبودم وبلاگت رو حذف کردی
کجا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد