ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
امروز خاک زنی را که چشمان سیاه زیبایی داشت در برگرفت.
صدایی میگوید ننم لای لای. یری بوش قالان ننم لای لای.
صدا وقتی میخواهد جمع را ساکت کند، قران می خواند و وقتی میبیند سوز مجلس خوابیده از جای خالی مادر می نالد و شیون ها بالا میگیرد. ای
اینجا از چشم انتظاری مادری میگویند که پسرش را ندید و رفت. از کسی که لحظه مرگ در بیمارستان، نیمه شب تنها بود.
کسی که با نه فرزند و یک شوهر تا اخر عمر تنها بود.
گریه؟ گفته ام که انطور که باید مهربان نبود. بیشتر به تنهایی یک انسان، یک رنج کشیده فکر میکنم. به این زندگی بیهوده. بیشتر غمگینم تا گریان.
هر چیزی را بتوانم فراموش کنم دست ها و چشم های شیاهش را نمیتوانم.
خدافظ آبا
تسلیت میگم ، روحشون در آرامش
خیلی ممنون
رفتگان شما هم در ارامش باشن
سلام
من ترکی زیاد متوجه نمیشم ، اولش گفتین ،چشمان زنی. آخرش خداحافظ آبا!
فکر می کردم آبا یعنی پدر.
هر که هست یادش گرامی
سلام
ما ترکا به مامان بزرگ گاهی آبا هم میگیم
خیلی ممنون